من جنس بنجلم بپذیر این خراب را
جامم تهی ست پُر کن علی جان شراب را
بر صفحه ی نخست دل من نوشته اند
تا روز حشر نام تو عالیجناب را
امسال راه کرب و بلا بسته شد حرم
از چشمهای منتظرم برده خواب را
ما در بهشت صحن شما سرخوشیم و مست
جنت کجاست من چه کنم آن سراب را
خود را شبیه هیئتیان تو کرده ام
شرمنده ام حسین نگیر این نقاب را
ای منکران حضرت ریحانة الحسین
کور است هر آن کسی که ندید آفتاب را
در پیچ و تاب عشق شما تاب میخورم
آقا بگیر از دل ما اضطراب را
در مجلس حسین کسی مریض نمی شود
پس بس کنید آن سخن بی حساب را