به نام نون و قلم به خون سرخ شهید
حرم نشسته به خون
کشیده دست خدا به روی پرده ی دل
علم نشسته به خون
به یاد دست قلم،قلم نشسته به خون
پرده به پرده در حال ایثار کرب و بلا را دیدم
روضه به روضه اطراف گودال شنیده ها را دیدم
شنیدم صدای بنی بنی
شنیدم یکی گفت اخی الی
آه اباعبدالله آه اباعبدالله
قسم به سوره ی فجر
که نور شمس و قمر
دمیده از سر نی
به آیه آیه ی عصر
صدای خون خدا رسیده از سر نی
غروب کرب و بلا چکیده از سر نی
صفحه به صفحه
افتاده بر خاک
قرآنه پاره پاره
خیمه به خیمه
میگردد انگار
رباب پی گهواره