من از شماست هر چه منم را گرفته ام

حالا به روی دست تنم را گرفته ام 

خاکم ز کربلاست ولی خانه ام بقیع

امشب بهانه وطنم را گرفته ام 

پنجاه و هشت شب همه جا گفتم حسین

تا اذن این دو شب حسنم را گرفته ام

آقای من دست مرا بگیر به محشر 

بگو که من همواره دست سینه زنم را گرفته ام

هر جا شده است صحبت کوچه شبیه تو 

بی اختیار من دهنم را گرفته ام



مطالب مرتبط