مدینه ای شهرپیغمبر ای شهر غربت و
مدینه ای حسرت و غربت ای قبله گاه عالم
تو شهر دلتنگی زهرا به سوگ مصطفایی
تو در داغ دوری زهرا انیس مرتضایی
عزادار بی قراری بر مزار مجتبایی
آی مدینه بگو راز پنهان را مپوشان ز ما آتش جان را بپا کن ز نو بیت الحزان را
آی تو و صادق و باقر و سجاد تو و مجتبا خلوتت خوش باد مرا میدهد غربتت بر باد
مدینه ای شهرپیغمبر مدینه ای شهرپیغمبر
بقیعم من تربت عشقم همزاد کربلایم
بیا و از این همه غربت روضه بخوان برایم
منم آنکه از مصیبت ها همیشه رفته از هوش
مزار خوبان عالم را گرفته ام در آغوش
سراپا صبر و سکوت است و این حماسه های خاموش
آی نه خاکم که من آسمان هستم که با عرشیان هم زبان هستم زیارتگه عاشقان هستم
آی چراغانی از اشک و آهم من شبستان خورشید و ماهم من اگر بی پناهی پناهم من
بقیعم خاک غریبم من بقیعم خاک غریبم من