مثل یک مار گزیده به خودم میپیچم
مثل یک مار گزیده به خودم میپیچم
جگر سوخته را نیست دوایی پسرم
جگر سوخته را نیست دوایی پسرم
بس که در کوچه زمین خوردم و برخاستم
بس که در کوچه زمین خوردم و برخاستم
نتوانی به تنم مانده نه نایی پسرم
هی زمین خوردم ناله زدم وا اما
هی زمین خوردم ناله زدم وا اما
دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم
دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم