یا صاحب الزمان
این دل آلوده ام دلبر نمی خواهد
مگر حضرت صاحب الزمان نوکر نمی خواهد
مگر بال پرواز مرا سوزاند نار معصیت
مرغ دل تا بام دلبر پر نمی خواهد
قبلت از تو اوج بدبختی ما شد در این
چاره ای درد زجر آور نمی خواهد مگر
راه گم کردم بیا یابن الحسن دستم بگیر
ظلمت این سینه پیغمبر نمی خواهد مگر
روزی یکبار روضه در شب جمعه حرم
من یقین دارم دعا باور نمی خواهد مگر