خدایی نامرده اونی که با نیزه آقا راهه
گلوتو سرد کرده
یا اونی که پیش زینب
جسم تو رو لگد کرده
یکی عصا می زد
یکی به صورتت آقا با کف پا می زد
اذیت و آزار منی که سایه مو هیچ کس هم ندیده بود یکبار
حالا دارم می رم با نامردا به طرف بازار
اذیت و آزار خدایی خیلی کتک خورده
خدایی اشک های رباب اشکه
صورتمو به کربلا می کنم
از ته دل تو رو صدا می کنم
نمازم رو به گنبد و حرمت
به پیکر بی سرت اقتدا می کنم
سلام آقا واسه دوربی از حرم بزار بیام آقا
شب و روز مو تو فکر کربلام آقا سلام آقا