کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت
یارب از آن در گیتی به چه طالب عزا
می خورد خون دلم مرمک دیده سه زا است
که چرا دل به جگر گوشه ی مردم داده
عشق زینب به توئه جان دلم سوری نیست
عشق زینب به توئه جان دلم سوری نیست
من به روی تو حسین عاشق مادر زادم
صدا زد حسین یاد روزی که مادرم زهرا
همچو جان زبغل گفت مرا گفت زینب
تو نور عین منی که شبیه منو و حسین و منی
چهره ات ماه عالمین من است
صورتت صورت حسین من است
حسین جان گردش آفتاب و مهتاب بود
این شباهت همیشه در ما بود