همه ی امیدم تموم عمرم
آرزو داشتم که تو رو می دیدم
واسه ی یه لحظه آقا همه چی مو می دم
آقا غلت کردم ولی نیاوردی تو بروم چقدر نامردم
خدایی نامرده کی اونی که بانیزه آقا راه گلوتو صد کرده
یا اونی که پیش زینب جسم تو رو لگد کرده
یکی عصا می زد یکی دیگه به صورتت آقا با کف پامی زد
یه مادری گوشه ی گودال تو رو صدا می زد
مادری در طواف گلبانگ ها
هی بنیه بنیه می گوید
تشنه ای زیر نیزه گه مادر
گه اخیه انیه می گوید
همه منتظرند مادرش برسه