پیکرت در قتلگاه افتاده بود و سر نداشت
آن طرف بر نیزه ای دیدم سرت پیکر نداشت
بی برادر بودی و مظلوم گیر آوردنت
گفتم ای قصاب ها آخر خواهر نداشت
گوشه ی گودال ذکر یا بنیه می گرفت
هیچ کس جز من خبر از نوحه مادر نداشت
هنجرت را بوسه ای دادند به جای صورتت
هنجرت را بوسه ای دادند به جای صورتت
خواهرت ای بی سر من چاره ای دیگر
خواهرت ای بی سر من چاره ای دیگر نداشت
گلوتو می بوسم رگ هاتو می بوسم تو رو خدا
تورو خدا دست و پا نزن