میون کوچه ها آه
چهل تا بی حیا آه
یکی داره لگ می کوبه رو در آه
نزن نامرد نزن نامرد نزن نامرد نزن نامرد
عزیز مصطفی آه
زمین خورد بی هوا آه
روخاک افتاده ناموس علی آه
نزن نامرد نزن نامرد نزن نامرد نزن نامرد
نزن نامرد نزن نامرد نزن نامرد نزن نامرد
به ناحق زدنش آه
فدا شد مسلمش آه
می ریزه خونابه از زخم تنش آه
نزن نامرد نزن نامرد نزن نامرد نزن نامرد
نزن نامرد نزن نامرد نزن نامرد نزن نامرد
چی اومد به سرش آه
جلوی شوهرش آه
می گه در روبروی شوهرش آه
علی سوختم علی سوختم علی سوختم
علی سوختم علی سوختم علی سوختم