حیف در هجرانت ای مه
صرف شد ایام ما
بر لب آمد جان ما و
بر نیامد کام ما
ما همه مستیم و دل جان
مست با دل خون دل
ساقی غم می کند لبریز هر دم جان ما
سوی این آقا و یابن الحسین
سوی این سرگشتگان با مهربانی کن نظر
تاشود از یمن مهرت عرش گرون راه ما
یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن
مولای من شب شد و آخر روز ما در انتظار مقدمت