بهشتم حسن
می خواستم که مشق لیلی کنم نوشتم حسن
بهشتم حسن
می خواستم که مشق لیلی کنم نوشتم حسن
رفیقم حسن نوشتم به روی انگشترم حسن
عمدا مقابل پسر ارشدت زدند
عمدا مقابل پسر ارشدت زدند
یعنی غرور گل پسرت را شکسته اند
الماس زهر جگرش را دونیم کرد
یه ضربه دست امام حسن را یتیم کرد
آی الهی بشکنه دستت مغیره
میان کوچه ها بی مادرم کرد