زلف است و یا روی تو را ماه گرفته
یا اهرمی بر ملکی راه گرفته
افسوس که خیرات از هل
پیراهن عمر بر قامت رعنای تو کوتاه گرفته
دختر فکر بکر من غنچه لب چو وا کنند
از نمکی کلام او حق نمک عدا شود
طوطی طبع شوخ من گر که شکر شکن شود
تا که ثنای حضرت سیده نساء کند
مفتغرا رامتاب رو به در او به هیچ سو
زان که به مثل وجود را فضه را طلب کند
خاک مثل وجود را فضه ی او طلا کند
یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان