لب ما قصه ی زلف تو چه توهمی چه حکایتی
تو و سر زدن به خیال ما چه ترحمی چه سخاوتی
به نماز صبح و شبت سلام
و به نور در نسبت سلام
و به خال کنج لبت سلام
که نشسته با چه ملاحتی
به نماز صبح و شبت سلام
و به نور در نسبت سلام
و به خال کنج لبت سلام
که نشسته با چه ملاحتی
مولای من به جمال وارث کوثری
به خدا حسین مکرری
به روایتی خود حیدری
چه شباهتی چه اصالتی
به جمال وارث کوثری
به خدا حسین مکرری
به روایتی خود حیدری
چه شباهتی چه اصالتی
به تو قشنگی خالت صلوات
هر دم و ساعتی
زد اگر کسی در خانه ات
دل ماست کرده بهانه ات
که به جست و جوی نشانه ات
زسحر شنیده بشارتی
غزلم که تو بسازیم
ونی ام را بنوازیم
به نسیم یاد تو راضیم
من کجا طلب دیدار شما کججا
من کجا رفاقت شما کجا