خدا رو چه دیدی ، چقدر نا امیدی
بگو که میمونی ، نگو که بُریدی
چرا وقتی گفتم ، هنوزم جوونی
ازم رو گرفتی ، خجالت کشیدی
نگیر رو تو از من ، برو جون حیدر
نگاه کن عزیزم ، نگیر روتو از من
ببین از غم تو دارم ، اشک میریزم
علی را حلال کن ، واسه زخم بازوت
علی را حلال کن ، واسه درد پهلوت
علی را حلال کن ، واسه دست بسته اش
نتونست که برداره ، در را از روت
خدا رو چه دیدی ، خدا مهربونه
زهرا جان
چه خوب عاشقا رو ، به هم میرسونه
ولی وای از اونی که با زور هیزم
همه هستیشونو یه جا می سوزونه
زهراجان
سرت چی آوردن ، زمین خوردی و من
زمین گیرم حالا
سرت چی آوردن ، که میگن تمومه
دیگه کار زهرا
علی را حلال کن ، به حالت جفا شد
علی را حلال کن ، که محسن فدا شد
علی را حلال کن ، برای همون روز
که پای مغیره به این خونه وا شد
خدا رو چه دیدی ، خدا که میبینه
غریب گیرآوردن ، منو تو مدینه
تموم تنم سوخت ، که پیشم زنم سوخت
منو سوز سینه ، تو و زخم سینه
علی را حلال کن، نه ، نه ،شب جمعه است اینجور بگیم
علی را نگاه کن ، چی از من گذاشتی
تو قلبم غم و داغ رفتن گذاشتی
چرا توی اون باغچه که دادی زینب
کنار کفنها یه پیرهن جا گذاشتی