رسد ز نم نم اشکم صدای آمدنت
به اشک دیده بخوانم دعای آمدنت
سحر میان قنوتم به گریه میگویم
چکار کرده دل من برای آمدنت
چه دیده ها که به راهت سپید شد
چه گریه دار شده ماجرای آمدنت
تو خواستی که بیایی سری به ما بزنی
ولی نبود مهیا فضای آمدنت
اگر چه شیعه کند پیشه راه تقوی را
دعا و گریه شود ره گشای آمدنت
سلام ما به شهیدان که با تن بی سر
چه عاشقانه نشستند پای آمدنت