حبیبه نرو علی غریبه
خانمم چیه قضیه
راسته یا فکره علیه
فکر کنم یکی دو ماهه
که تو بازوتو میبندی رخ
خانمم باشه بخندو
تو خونت نقاب ببندو
باشه من تابوت میسازم
تا که باعث شه بخندی
خانمم یه لحظه دیدم
رختتو کاش نمیدیدم
چون شده مثل کسی که
افتاده از روی بلندی
فاطمه بال و پر شکست
گوهر شکست
وقتی که پهلوت زهرا پشت در شکست
تو دست علی سپر شکست
دلتو همراه دل حیدر شکست
در جدا شده
دعوا شده
دیدم تو خونمون برو بیا شده
شدت صدا اینطور میگفت
فاصله بین دنده هات ...