دو دیده از غم نا دیدن تو دریا بود

حاج محمد رضا طاهری

بیشتر

دو دیده از غم نادیدن تو دریا بود

تویی که ماه رخت مقتدای شبها بود

 

کجا قدم زده بودی کجا گذر کردی

که دیدن مه رویت مرا تمنا بود

 

میان سلسله ی عاشقانتان دیدم

پر از تبار زلیخا و قوم لیلا بود

 

به سردی شب چله دل سیاه مرا

فقط شراره ی عشق رخ تو گرما بود

 

به صبح سرد زمستان دل بهاری تو

همیشه دل به خیالت پر از تماشا بود

 

شبی که با تو نشستم به کنج خلوت خویش

به از هزار نشستن به شام یلدا بود

 

خدا کند که بگویی به صبح روز جزا

که این غلام سیه رو ، غلام زهرا بود



مطالب مرتبط

فدای اون حرمت مادر
فدای اون حرمت مادر

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش
اسوه شهید گمنام
اسوه شهید گمنام

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش
ای یاس کبود من
ای یاس کبود من

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش