میان باید و شاید ، همیشه درگیر است

 

کسی که پای دلش در حصار زنجیر است

 

نخورده غصهی روزی ، گدای این خانه

 

که لطف صاحبِ خانه ، بدون تاخیر است

 

نبرده رنج ، چه گنجی به ما عطا کردند

 

که عاشق تو شدن ، بهترین تقدیر است

 

به دل وصال تو را وعده دادهام هر دم

 

ظهورت آرزوی هر جوان و هر پیر است

 

زبان ز شرح فراق تو قاصر است ، آری

 

حدیث هجر تو را ، خون دیده تفسیر است

 

گناه بین من و تو جدایی افکنده

 

همیشه نامهی من ، پر ز جرم و تقصیر است

 

خودت برای ظهور خودت دعایی کن

 

 

 



مطالب مرتبط

شده حرف دلتو یه عمر
شده حرف دلتو یه عمر

چهار شنبه, 15 تیر 1401

پخش
حسن مولا
حسن مولا

پنج شنبه, 13 مرداد 1401

پخش
آمده ام آمدم ای شاه پناهم بده
آمده ام آمدم ای شاه پناهم بده

پنج شنبه, 02 تیر 1401

پخش