بی تو ای سلیمانی، دل ماند و پریشانی
ماه موسپیدم، سردار شهیدم
این فتح مبین از توست، راه اربعین از توست
ای شیر حسینی، فرزند خمینی
«رفتی از میان ما، سوی جنت المأوی
حاج قاسم کجایی؟ حاج قاسم کجایی؟»
جسم إربا إربایت، در آغوش مولایت
این دیدار زیبا، بر جانت گوارا
دست غرفه خون تو، جسم لاله گون تو
دارد روضه هایی، حاج قاسم کجایی؟
«رفتی از میان ما، سوی جنت المأوی
حاج قاسم کجایی؟ حاج قاسم کجایی؟»
در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت
اربابم حسین جان، می¬میرم برایت
ای نام و نشان من، جان من جهان من
می گیرم سراغت، می گریم ز داغت
خونت جوهر هستی، شورت در سر هستی
آه ای راز عطشان، جانم را بسوزان
در دل مانده رویایت...
مصباح الهدایی تو، محبوب خدایی تو
روشن از تو راهم، محتاج نگاهم
ای عشق نخستینم، معیار دل و دینم
جانم را رها کن، نذر کربلا کن
در دل مانده رویایت...
ای خاکت بهشت من، زیبا سرنوشت من
ای حصن حصینم، باقی از تو دینم
نامت محییُ الاموات، مِهرت قاضی الحاجات
جان عالمی تو، اسم اعظمی تو
در دل مانده رویایت...