زندگیمون رو به راه بود
اما دست روزگار زود
دلخوشیه رندگیممو گرفت
توی آتیش و دود
زندگیمون رو به راه بود
اما دست روزگار زود
دلخوشیه رندگیممو گرفت
توی آتیش و دود
تو گلمون ناله و زمزمه سوخت
آتیش آمد دلخوشی همه سوخت
عرش اعلی سوخت
قلب بابا سوخت
آه که فاطمه سوخت
خدایا هنوزم نمیشه باورم
که دیدم با چشمام آتیش بود و مادرم
خدایا هنوزم نمیشه باورم
که دیدم با چشمام آتیش بود و مادرم
وا اماه و اماه
وا اماه و اماه
وا اماه و اماه