بی پناهه زینب
مونده سمت رگ های زخمی تو نگاه زینب
مثل مادر تو
با چشای گریون یه گوشه از قتلگاه زینب
بی پناهه زینب
دیدمت تو گودال
نزدیک سه ساعت شده داری میزنی پر و بال
مصحف شریفم
زیر چکمه شمر بی مروت شدی لگد مال
دید آخر غم تو
چطوری به دلم موند
خنده ی شعر لعین
دل زینب رو لرزوند
حالا باید دیگه فاتحه خیمه رو خوند
ویلی علی المظلومه