پاشید برید عیادت
مریض دیدن ثوابه
زهرا داره میمیره
زینبش حالش خرابه
چه شد که مجتبی دگر به جز غم و فغان نداشت
چه دیده بود در گذر تحمل بیان نداشت
چگونه خورد بر زمین که وقت پا شدن فقط
به خاک پنجه می کشید و در بدن توان نداشت
مگر چگونه ضربه خورده بود؟! بعدِ چند ماه
شبی خلاصی از هجوم درد استخوان نداشت
کسی که نان سفره ها نتیجه ی دعاش بود
دگر به بازویش توان پختِ قرص نان نداشت