ای به دردم چشم بیمارت طبیب
مانده ام مضطر بخوان امن یجیب
از سخن افتاده ای با من ولی
چشم بگشا من علی هستم علی
از سخن افتاده ای با من ولی
چشم بگشا من علی هستم علی
رفتنت خانه خرابم میکند
ماندنت چون شمع آبم میکند
ای تمام عشق بانوی علی
لرزه افتاده به زانوی علی
لرزه افتاده به زانوی علی