یابن الحسن بگو که کجا گریه میکنی
بر مادر شهیده چرا گریه میکنی
آیا به قبر مخفی او یا به پهلویش
یا روی نیلی اش به خفا گریه میکنی
گویا برای مادر خود نیمه شب، جدا
از گریه های صبح و مسا گریه میکنی
بر جای زخم کاری مسمار یا غلاف
لابد به عمق این دو جفا گریه میکنی
اصلا چرا لگد به زن حامله زدند
حتما ز داغ «فضه بیا» گریه میکنی
بر حال تو ز چادر خاکی چه بگذرد
بر جای پای مانده به جا گریه میکنی
دیدند کودکان حرم آن قضیه را
گویا به وضع زیر عبا گریه میکنی
دانم ولی برای تذکر به جامعه
بر فتنه ی سقیفه سوا گریه میکنی
پاشید بعد مادرت آن جمع با صفا
بر غصه های آل کسا گریه میکنی
بر ریسمان گردن بابای خود علی
یا ریسمان کرب و بلا گریه میکنی
آقا هنوز عمه تان در اسارت است
با او برای راس جدا گریه میکنی
داری به یاد، گریه ی بالای نیزه را
بر اشک سیدالشهدا گریه میکنی
گویند روز آمدنت تکیه بر حرم
بر تشنگان دشت بلا گریه میکنی