قرار علی
کجا داری میری بگو بهارعلی
یه امشبم بیا بمون کنار علی
بدون تو سیاه روزگار علی
قرار علی
کجا داری میری بگو بهارعلی
یه امشبم بیا بمون کنار علی
بدون تو سیاه روزگار علی
بمیرم برات
این شب آخری چقدر میلرزه صدات
میخوای بری ، میفهمم اینو من از نگات
یه فکری کن به حال گریه های بچه هات
دوای حسن
بیا دعا کن امشبو برای حسن
به دل آتیش میزنه گریه های حسن
فقط نزن نزن شده نوای حسن
عزیز دلم
چرا دوباره مجتبی گرفت دلهره
هق هقه هر شبش امونمو میبره
بگو که جای پای کی روی چادره
زیاده تبت
اجل وفاتیه فقط بروی لبت
یه امشبم بیا نرو مثه هر شبت
زوده که خونه دار من بشه زینبت
پناه حسین
ببین چقد زیاده سوز و آه حسین
دوباره غرق خون شده نگاه حسین
قرار بعدیمون تو قتلگاه حسین
توی قتلگاه
نره دوباره چادرت زیره دست و پا
وقتی حسین سوار میشه بر ذوالجناح
زبون میگیره زینبت دم خیمه ها
پناه حرم
کجا داری میری بگو برادرم
بدرقه ی راه تو دو چشم ترم
آهسته تر برو داداش ببین مضطرم
پناه حرم
کجا داری میری بگو برادرم
بدرقه ی راه تو دو چشم ترم
آهسته تر برو داداش ببین مضطرم
پناه حرم
یه مادری داره به صورتش میزنه
یکی داره پیرهن خونی می کنه
یه سینه ای به زیر سم اسب میشکنه
پناه حرم
کجا داری میری بگو برادرم
بدرقه ی راه تو دو چشم ترم
آهسته تر برو داداش ببین مضطرم