پشت در که افتادم
پشت در که آشفتم
تا ددیم علی تنهاست
زیر لب به خود گفتم
زهرا علم بردار
محکم قدم بردار
دست خدا بستش
برو تیغ دو دم بردار
با اینکه دست به دیوارم
دست از حیدر برندارم
بعد از این خوده ذوالفقارم
بعد از این خوده ذوالفقارم
حیدر حیدر جان زهرا
حیدر حیدر جان زهرا