زمین میلرزه زمان میلرزه
رجز میخونه جهان میلرزه
فرار میکنن همه از میدون
علی نقابشو پس زده یک لحظه
اسدالله الغالب اومده
خوده مُظهِرُ العجائب اومده
شاخص الضربه خاتِم الحربه
علی ابن ابیطالب اومده
میمنه دست علی میسره دست علی
ذوالفقار میچرخه و میشه سرمست علی
جبرئیل از عرش میگه ناز شَستِ علی
الله اکبر به حیدر
نبرد لحظه لحظشم حساسه
کیه این دلاورو نشناسه
دیگه ختم قائله نزدیکه
علم تو دستای حضرت عباسه
پسر فاتح خیبر اومده
نکنه باز خوده حیدر اومده
چه علمداری ضربه هاش کاری
کفر لشکر دشمن در اومده
ضرب شمشیرو ببین زور بازو رو ببین
معجزه کرده مگه تیغ جادو رو ببین
چقدر جسم بی جون افتاده رو زمین
یا کاشف الکرب ابالفضل