ای کاش که روت نمیبوسیدم
تقصیر من است زیر و رویت کردن
ای کاش گلوت را نمیبوسیدم
حسین از بلندی مرکب سرنگون شده ای
حسین حا و سین شده ای و یا و نون شده ای
حسین به تلافی صفین نیزه دار آوردن
حسین کوفیا اعضای بدنت رو بردن
و شمر از یک سو به دستش چاقو
سنان و خولی کمک حال او
زبانم لال آقا تو رفتی بین گودال آقا
ندیدی که بردن ز دست و پا ها خلخال آقا
همه میترسیدند ز چشم شمر قتال آقا