ابالفضل / نور دو عینم
ابالفضل / یار حسینم
نبودم کربلا اما همیشه دیده گریونم
به یاد روز عاشورا پریشون پریشونم
شنیدم از لب زینب ، مصیبتها رو میدونم
یه گوشه از بقیع واسه ، حسینم روضه میخونم
میام رو / خاکا میشینم
همیشه / زار و حزینم
ابالفضل ....
به یادعصر عاشورا چشام خونه دلم زاره
تو رفتی و همه گفتن که زینب بی علمداره
رقیه بی عموجونش توی صحرا شد آواره
نمونده بود برای اون نه خلخال و نه گوشواره
حرم رو / تنها که دیدن
خیامو / آتیش کشیدن
شریکم با غم زینب ، ببین قدکمونم رو
شنیدم روضه هایی که گرفت از من امونم رو
میدونم که شهید کردن چهارتا پهلوونم رو
جدا کردن دوتا دست ابالفضل جوونم رو
به خیمه / آبی نبرده
به چشمش/ سه شعبه خورده
شنیدم که حسین من ، به مقتل دست و پا می زد
کجا بودی ابالفضلم؟ تو را زینب صدا میزد
به مقتل ازدحامی شد ، یکی سنگ جفا می زد
یکی با تیر و با نیزه یکی هم با عصا می زد
حسین ای / صدپاره پیکر
حسین ای/ غریب مادر