با عروساش بین گذر نشسته 

رو چادرش خاک چقدر نشسته 

چند ماه که بچه هاشو ندیده 

چند ماهه اینجا بی خبر نشسته 

خبر دادن بهش بشیر اومده 

اومده اما سر به زیر اومده 

منتظر یه کاروون امیر بود 

ولی یه کاروون اسیر ...



مطالب مرتبط