به نام نور به نام ستاره های بهشت
 دلیل نور همه ماه پاره های بهشت

.

به نام روح نخستین به نام نوری که
 منقش است به نورش نگاره های بهشت

.

به نامِ نام بلندی که در همه ملکوت
 فکنده است طنین از مناره های بهشت

.

عصاره ی همه ی شهدهای توحیدی
 خلاصه ی همه ی استعاره های بهشت

.

بهشتِ لایتناهی و هر چه در آن است
 به نام اوست همه بی شماره های بهشت

.

نخست نور پدید آمد و سپس باقی
 تمام قصه پس از او حدیث مشتاقی

.

مقام و رتبه ی او با کسی برابر نیست
 مگر دلیلش در آیه های کوثر نیست

.

مگر کسی که دعایش من و تو را عبدِ

خدای عز و جل کرده کیمیاگر نیست

.

کدام ثانیه روشن به نور زهرا نیست
 کدام روز خداوند روز مادر نیست

.

شکسته خط زمان را مادر همه یِ

خلایق است مگر مادر پیمبر نیست

.

شدند مفتخر از او تمام مادرها
 که خاک مقدمشان از بهشت کمتر نیست

.

به یُمن مقدم او که امام مادرهاست
 بهشت خاک قدوم تمام مادرهاست

.

دلم برایش از کودکی شعف دارد
 و هر کجا سخن از اوست جان به کف دارد

.

معلم همه بود و به مرد و زن آموخت
 کسی ست زنده که در زندگی هدف دارد

.

عفیفه بود و نشان داد برتری در چیست
 که فرق ریگ و دُر آن است ، این صدف دارد

.

غبار چادر زهراییان پرده نشین
 به جلوه های جمال جنان ، شرف دارد

.

و بانویی که شود فاطمی مدالی با
 نگین دُرّینی از معدن نجف دارد

.

بگیر هدیه ی شهبانو از خزانه ی شاه
 به ذکر اشهدُ ان علی ولی الله

.

همیشه ایم رها در حمایت مادر

رها در عاطفه ی بی نهایت مادر

.

برابریم همه در مقام فرزندی
 برادریم همه با درایت مادر

.

قدم به وادی بیراهه ها نخواهد زد
 کسی که رشد کند با هدایت مادر

.

خوشا به عاقبت و خوش به حال فرزندی
 که تربیت بشود با حکایت مادر

.

تمام عمر خودم پای بند این قولم
 رضای حضرت حق در رضایت مادر

.

خدا کند که شود سربلند فرزندت
 و زندگی متبرک شود به لبخندت

.

حیاتِ در شریان جهان تویی بانو
 نشانه دارترین بی نشان تویی بانو

.

تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند
 نهان در آینه ی دیگران تویی بانو

.

بلند مرتبه ؛ اولیاء مقام ؛ عالی قدر
 نشان سروریِ سروران تویی بانو

.

ظهور اشهدُ انَّ در اوج مرتبه یِ
 حق و رسول و ولی در اذان ، تویی بانو

.

برای فهم مقام تو مصرعی کافی ست
 همین که اسوه ی صاحب زمان تویی بانو

.

همه شریعت اسلام جسم و روح تویی
 شکوت عزت این دین باشکوه تویی

.

گذشت سالی از دیدگان چشم به راه
 دوباره قصه ی جانان و جان چشم به راه

.

تو مادری و سفارش کنی پذیرفته است
 تو را به جان عزیز جهان چشم به راه

.

به دردمندیِ این خاک رنج آلوده
 به خشک سالی این آسمان چشم به راه

.

به اشک نیمه شب کودکان بی بابا
 به گریه ی سحر مادران چشم به راه

.

به سروهای مجاهد به لاله های شهید
 به غربت ولیِ ندبه خوان چشم به راه

.

که سال نو نرسیده بهار ما برسد
 به داد غربت این قوم یار ما برسد

 



مطالب مرتبط

بسم رب النور نور کرب و بلا
بسم رب النور نور کرب و بلا

دو شنبه, 27 مرداد 1399

پخش
خونمون این طرفه
خونمون این طرفه

پنج شنبه, 03 بهمن 1398

پخش
مدار عشق...
مدار عشق...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش