ای به روح تو سلام اهل بیت
عارفی تو بر مقام اهل بیت
بچه های تو غلام اهل بیت
ای غلام خانه ات روح الامین
تو همه تن بودى و جان شد علی
در کویر تشنه باران شد علی
تو شدی قاری و قرآن شد علی
ای مفاتیح الجنان بی قرین
آنکه حکم صبر از الله داشت
پیش چشمت سر درون چاه داشت
نیمه شبها روضه ای کوتاه داشت:
پیش چشمم خورد زهرا بر زمین
وقت رفتن پیش چشم زینبین
گفته ای عباس را،ای نور عین
بر نمیگردی مدینه بی حسین
جان تو جان امام من،همین
حال آورده بشیر از ره خبر
کاروان عشق آمد از سفر
نه ستاره مانده دیگر نه قمر
آه ای ام البنین بی بنین
بند قلب دختر زهرا گسست
تا کنار علقمه افتاد دست
با عمودی فرق عباست شکست
خورد با صورت زمین آن مه جبین