با یارب یارب کُشتی مادر رو
 با مادر مادر کشتی خواهر رو
 با بی رحمی زد تیر آخر رو، حسین جانم
 آه ای مادر
 من بمیرم میکشی آه با فرود هر نیزه
 من بمیرم پشت هم زد نیزه رو روی نیزه
 نیزه رو نیزه، چشم‌های هرزه، حسین ...
 سر رو برد، خنجر رو برد
 چشم دلش سیر نشد
 آخرم انگشتر رو برد
 چشم دلش سیر نشد
 یادگار مادر رو برد
 چشم دلش سیر نشد
 دوباره اومد، پیاده رفت از گودال، سواره اومد
 برای غارت یه گوشواره اومد
 انگار اومد بر قلب من فرود
 خنجری که سرتو از پیکرت ربود
 اونی که سر از تنت برید
 فکری به حال زینب نکرده بود
 گلوتو میبوسم رگاتو میبوسم
 تو رو خدا دست و پا نزن
 نذار که ببینه، اینقدر مادر رو صدا نزن



مطالب مرتبط

دل‌خوشی
دل‌خوشی

پنج شنبه, 08 مهر 1400

تو پناهمی
تو پناهمی

جمعه, 21 خرداد 1400

پخش
چه خوبه کربلا مخصوصا غروب کربلا
چه خوبه کربلا مخصوصا غروب کربلا

چهار شنبه, 30 آذر 1401

پخش