کاشکی خونم توی کربلا بود؛ توی قلبم یه برو بیا بود…
یه دلم پای ضریح شیش گوش؛ یه دلم رو ایوون طلا بود!
کاشکی خونم توی کربلا بود؛ زندگیم نذر محرما بود!
پای تل زینبیه مردن؛ تنها حاجت من از خدا بود…
به همین برکت به همین نفسام؛ که تو روضه میاد و میره حسین…
دل غرق به خون به هوای جنون؛ گاهی واسه حرم میگیره حسین
ای شهنشاه و دلبرم؛ شوق تو دارم در سرم!
واسه همینه که میگم: اللهم ارزقنا حرم!
کاشکی خونم توی کربلا بود؛ پاتوقم حرم نیمه شبا بود…
تو حریم خوشگل علمدار؛ بساط اشک و روضه به پا بود!
کاشکی خونم توی کربلا بود؛ کفتر دلم همش هوا بود…