بیخیالیم، خیال تو به سرهامان نیست
لقمه نان غصهی ما هست ولی هجران نیست
زندگی کردن ما مردن تدریجی شد
روزِ ما شب شده ای دوست، ز تو پنهان نیست
گلهای نیست اگر این همه آواره شدیم
تا زمانی که نیایی تو، سر و سامان نیست
لال باد آنکه نگفته است ز تنهایی تو
کور باد آن که دو چشمش ز غمت گریان نیست
هر کسی گوش به فرمان تو و نائب توست
فتنه هم راه بیفتد دو دل و حیران نیست
درد هم از تو بیاید به خدا درمان است
هر چه غیر از تو بیاید به خدا درمان نیست
خیر الاعمال رجب یک سفر کرب و بلاست
قبلهی اهل ولاء جز حرم جانان نیست
تشنه لب گرچه زیاد است در عالم اما
هیچ کس مثل حسین بن علی عطشان نیست