ریان ابن شبیب جدمون غریب گیرآوردن
 
 ریان ابن شبیب آب رو واسه حبیب دیر آوردن
 
 تو شیب گودال سرازیز شد حسین پیر شد
 
 ته گودال زمین گیر شد حسین پیر شد

 

ریان ابن شبیب ذکر امن یجیب می گفت زینب

 

ریان ابن شبیب رفتش شیب الخضیب زیر مرکب

 

بلا سر زینب آوردن سر رو بردن

 

بچه یتیما کتک خوردن سر رو بردن

 

ریان ابن شبیب می اومد بوی سیب از تو صحرا

 

به عمه زینب جسارت شد جنایت شد

 

قسمت زن ها اسارت شد جنایت شد

 



مطالب مرتبط

 آقای منی رویای منی
آقای منی رویای منی

سه شنبه, 18 خرداد 1400

پخش
شب جمعه بود مادرم میگفت
شب جمعه بود مادرم میگفت

چهار شنبه, 09 شهریور 1401

پخش