«رمز و رازی‌ست در حقیقت عشق
 که فقط اهل درد می‌دانند
 همه عالم اگر شود دشمن
 باز مرد نبرد می‌مانند
 
 بانگ آزادگی به لب دارد
 شیخ این طایفه شبیه بلال
 مرگ بر دشمنان آزادی،
 مرگ بر دشمنان استقلال
 
 در جوانی که دل به دریا زد
 غرق در باورِ‌ خمینی شد
 پیرِ دیر دیار درد امروز
 بیشتر از همه حسینی شد
 
 مثل یک آبشار می‌آید
 از لبش روز و شب صدای علی
 یا رب ای بارها می‌شد
 ۴ فرزندِ من فدای علی
 
 زنده شد باز از دم گرمش
 قصه دار و میثم تمار
 ماجرای مروت مقداد
 داستان بصیرت عمار
 
 می‌رود کشتی رهایی‌بخش
 دلِ دریادلان یقین دارد
 چه نشانی زلال‌تر ز فرات
 که زمین شورِ اربعین دارد
 
 برگ‌ریزان شیعه می‌خواند
 رعد و برق بهار نزدیک است
 به ولای علی قسم آنک
 چرخش ذوالفقار نزدیک است»



مطالب مرتبط

تابوت مادر مرا
تابوت مادر مرا

سه شنبه, 30 آذر 1400

پخش
شیر مردان عرصه های بلا
شیر مردان عرصه های بلا

چهار شنبه, 07 مهر 1400

پخش