هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب
هنوز نام تو بردن نشان بی ادبی است
عمرم گذشت اما بدرد تو نخوردم
شرمنده ام آقا بدرد تو نخوردم
تو فکر من بودى ولیکن من نبودم
اصلا به فکر نوکرى کردن نبودم
من دور بودم تومرا نزدیک کردى
راه مرا از کربلا نزدیک کردى
گفتى اگر تو بى پناهى من حسینم
حتى اگر غرق گناهى,من حسینم
گفتى بیا پاک از گناهت میکنم من
تو رو به چاهى رو به راهت میکنم من
گفتى بیا مثل تو خیلى خار دارم
حتى براى مثل تو هم کار دارم
آواره ام, آواره را آواره تر کن
بیچاره ام, بیچاره را بیچاره تر کن
آوارگى دراین حسینیه می ارزد
بیچارگى دراین حسینیه مى ارزد
هرشب اسیرم میکنى پاى بساطت
دارى تو پیرم میکنى پاى بساطت
من چاى میریزم گناهم را بریزى
یکجا تمام اشتباهم را بریزى
شان نزولت میکند آخر بلندم
سر را تو دادى جاى آن من سربلندم