بر سرم دادی بزن فریاد کن

بنده ی طاغوت را آزاد کن 

انقلابی در دلم ایجاد کن 

قبل فجر این خانه را آباد کن 

نفس بد کاره ام ز روح شمشیر بست

پای مرا با غل و زنجیر بست 

مانده ام من با ندانم کاری ام 

از عذاب است این همه بیداری ام 




مطالب مرتبط