صفحه اصلی
مداحی ها
جای تنبیه و حبس زندانی
دعوتم کرده ای به مهمانی
بی پناه و خراب و سرگرشته
بنده ای که گریخت برگشته
تو خودت گفته ای که جالسنی
دست رد روی سینه ام نزنی
بین بازار تو اومدم گذری
چون که چیزی نداشتم بخری