شهی که از عُلُوِّ شأن ثنای او خدا کند
چگونه مدح ذات او چگونه ماسوا کند
سزد که او به نطق خود ثنای خود ادا کند
از آنکه سرِّ ذات او ز غیر اوست مُکتَتَم
بهشت را بهشته ام، بهشت من علی بُوَد
علیست آن که از رخش بهشتْ مُنجلی بود
به غیر، دیده داشتن نشان اَحْوَلی بود
کسی ست عاشقِ ولیکه ناظر ولی بود
به دست دیگران دهد کلید گلشن ارم