دلی که خانه مولا شود حرم گردد
کز احترام علی کعبه محترم گردد
من از شکستن دیوار کعبه دانستم
که هر کجا که علی پا نهد حرم گردد
هنوز روز خوش دشمن است تا آن روز
که ذوالفقار زبان علی دو دم گردد
دلی که جام بلا را کشیده تا خط جور
چه احتیاج که دنبال جام جم گردد
قبول خاطر خون خدا شدن شرط است
نه هر که مرثیهای ساخت محتشم گردد
عزای ماست که هر سال میشود تکرار
و گر نه حیف محرم که خرج غم گردد
نه هر که کشته شود میتوان شهیدش گفت
نه هر سری که به نی میرود علم گردد
حدیث عشق و وفا ناسروده میماند
مگر که دست علمدار ما قلم گردد
هنوز شعلهور از خیمههای عاشوراست
ز شور شیونی دل مباد کم گردد