ادا هرگز نخواهد کرد شعری حق مطلب را
همان بهتر بدوزد شاعرش در مدح او لب را
کجا من میتوانم مدح او گویم اگر عباس
به غیرت پاک میکرده است جای پای زینب را
اگر زینب عنان گیر است حتی سید الحرار
به رسم عشق پیش او نخواهد راند مرکب را
ببین اعجاز را وقت پرستاری ز بیماری
که در آغوش گرم او تحمل میکند تب را
ندارد شام با خود قدرت خاموشی او را
که خورشید است و بی تردید روشن میکند شب را