زمین می لرزه زمان می لرزه
رجز میخونه جهان می لرزه
فرار می کنند همه از میدون
علی نقابشو پس زده یک لحظه
اسدالله الغالب اومده خود مظهرالعجائب اومده
شاخص الضربه خاتم الحربه علی بن ابی طالب اومده
میمنه دست علی میسره دست علی ذوالفقار می چرخه و
میشه سرمست علی جبرئیل از عرش میگه ناز شصت علی
الله اکبر به حیدر ......
نبرد لحظه لحظه اشم حساسه
کیه این دلاور و نشناسه
دیگه ختم قائله نزدیکه علم تو دستای حضرت عباسه
پسر فاتح خیبر اومده نکنه باز خود حیدر اومده
چه علمداری ضربه هاش کاری کفر لشکر دشمن در اومده
ضرب شمشیر و ببین زور بازو رو ببین
معجزه کرده مگه تیغ جادو رو ببین
چقدر جسم بی سر افتاده رو زمین
یا کاشف الکرب اباالفضل ....