بی تابی امشب ، می سوزی از تب
تنها دعای تو شده خلصنی یا رب
جز غم ندیدی ، دیگه بریدی
آقای من چه ناسزاهایی شنیدی
آیینه ی غربت شدی ، بی یار و همصحبت شدی
شبونه از این روزگار ، دیگه آقا راحت شدی
ای با غصه آشنا ، ای داغ بی انتها
روحت شد از تن رها
من فدای غربت شما آقا
غریب آقام
باب الحوائج موسی ابن جعفر (باب الحوائج آقا موسی ابن جعفر)
زرد و کبودی ، دلخسته بودی
از این که زندانبان تو بوده یهودی
دل خونِ خونه ، قدت کمونه
افطارت آقا بوده هر شب تازیونه
ندیدی یک دم راحتی ، به موندنت بی رغبتی
به هیچ امامی مثل تو ، نشد آقا بی حرمتی
افطار تو این روزا ، زنجیر بود و ناسزا
دلتنگی واسه رضا ، من فدای غربت شما آقا
غریب آقام
باب الحوائج موسی ابن جعفر (باب الحوائج آقا موسی ابن جعفر)
شد غصه تازه ، این روضه بازه
شکر خدا آقا شدی تشییع جنازه
هم که بدن هست ، هم پیرهن هست
شکر خدا واسه تن زخمیت کفن هست
من بمیرم برا حسین ، غریب کربلا حسین
به سر نیزه ها آقا ، به زیر دست و پا حسین
چی مونده از پیکرش ، پیش چشم خواهرش
روضه خون مادرش
تو غریب مادری حسین من
آقام آقام آقام
باب الحوائج موسی ابن جعفر (باب الحوائج آقا موسی ابن جعفر)
ای یار زینب ، سالار زینب
بازم فلک داره سر آزار زینب
تنگ غروبه ، تنگ غروبه
بالای گودال خواهری سینه می کوبه
ای زینب دوش نبی ، روی زمین جای تو نیست
این خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست