پر بسته ام و زجور صیاد

پرواز مرا نمانده در یاد

.

ای مرگ بیا که بعد عمری

دیگر شوم از اسارات آزاد

.

جز مشت پری در این قفس نمانده

دیگر نکشم آه چون نفس نمانده

.

راه نفسم به سینه بسته

بال و پرم ای خدا شکسته

.

جان می دهم و ز کینه صیاد

با خنده کنار من نشسته

.

ای غریب آقام غریب آقام

.

ای وای بر اسیری که از یاد رفته باشد

در دام مانده باشد صیاد رفته باشد

.

جز مرگ نبوده در دعایم

جز آه نبوده در صدایم

.

ای کاش شود که جان سپارم

امشب روی زانوی رضایم

.

ای کاش ببینم روی دخترم را

تا زنده نماید یاد مادرم را

.

پیراهن زندان کفن من

شد سلسله عضوی از تن من

.

یا رب تو گواهی که نمانده

جای سالمی بر بدن من

.

جان به لب شدم از دست یک یهودی

سر تا سر جسمم پر شد از کبودی

 



مطالب مرتبط

سیب سرخ
سیب سرخ

پنج شنبه, 24 آذر 1401

پخش
مالک دل
مالک دل

پنج شنبه, 15 تیر 1402

پخش