عزیز فاطمه یک دم مرا رها نکنی
مرا به جز خودت آقا به غیر مبتلا نکنی
به زیر پرچمتان دلخوشم چه خوب و چه بد
گذشته عمرم از این در مرا جدا نکنی
شنیده ام که تو درهم خریده ای همه را
به جان فاطمه این بار هم سوا نکنی
گره به روی گره زد جهان به کار دلم
همیشه بسته بماند اگر تو وا نکنی
عمارت دلم هرگز نمیشود آباد
در این خرابه ی ویران اگر تو جا نکنی
اگر شده به تمارض مریضتان هستم
و دلخوشم به همین قلب اگر دوا نکنی