جانها به فدای تو ای حضرت ثارالله
ذکر لب عشاقه مولا ابی عبدالله
گریه کن این روضه پیغمبر خاتم شد
هر کس به تو دل داده آقای دو عالم شد
ای شور مدام من داغ تو به دل دارم
دیگر چه غم از اینکه هستی تو خریدارم
... مولا ابی عبدالله ، مولا ابی عبدالله ...
از حب تو در سینه من دُر و صدف دارم
دلتنگ تواَم جانا تا شوق نجف دارم
تا پای ضریح خود ما را بکشان حیدر
انگور ضریحت را بر ما بچشان حیدر
هر ضربه ی شمشیرت در معرکه ها غالب
غرنده و طوفنده ای پور ابی طالب